او دستان خود را برداشته و نیازی سکش خارجی نیست مرا برای مشاعره ببندد ، من شلخته نیستم

Views: 7580
راننده تصمیم گرفت تا یک وانت پشت فرمان باشد و در امتداد بزرگراه پیاده شد تا به دنبال مسافرین باشد. در اینجا او کسی است که به من خواهد داد ، اما به محض اینکه انگشت خود را چسباند ، فوراً سکش خارجی صورتش را گرفت ، زن به او فریاد زد ، من شلخته ای نیستم که مرا ببندید! از ماشین پریدم و فرار کردم. خوب ، مرد چه فکری کرد ، ضربه گیر و سوار شد ، اوه ، این دقیقاً همین است و اشتباه نمی شد ، خانم بلافاصله خودش را دور کرد.