پیرزنی با دست خود نوازش گربه دختر بزرگسالی را نوازش می کند و او فریاد می زند و می خواهد جلوی آن را داستان سکسی خارجی ترجمه شده نگیرد

Views: 8730
این خانم بالغ برای دیدار دخترش در شهر ، چگونگی زندگی در اینجا و اینکه آیا او خانواده ای را آغاز کرده بود ، آمده است ، اما همانطور که معلوم شد او سی ساله بود ، و شوهر و خواهر و برادرش هنوز هم از بین نرفتند. و سپس او را به مادر خود راز یک فنجان چای می گوید ، به احتمال زیاد من مردان را بیشتر دوست ندارم و پس از آن پیرزن چای خفه. او را قطع کرد ، او همچنین راز قدیمی خود را فاش کرد ، که با آن فکر می کرد با یک لزبین مبارزه کرده است و به احتمال زیاد ماهیت روح او این قطعات را داستان سکسی خارجی ترجمه شده به نسل بعدی منتقل می کند.