دیوانه وار ناپدری ناپدید می شود و ناپدری جوان او داستانهای سکسی تصویری خارجی را می کشد

Views: 4593
مادر به سر کار رفت ، و همدستان پیر او کاملاً ذهن خود را از دست داد ، شروع به لکه دار کردن دختر کرد ، او را هل می دهد ، جیغ می زند و نمی تواند دوباره جنگ کند ، پیرمرد مانند یک حمام به او گیر افتاد. مثل ، من می خواهم شما را لعنتی کنم ، اما شما مرا رد می کنید ، چرا با من این کار را می کنید ، عصبی نمی شوید و حرکت می کنید ، من خودم همه کارها را انجام می دهم ، با این کلمات او لب هایش را به گربه داستانهای سکسی تصویری خارجی اش چسباند.