یک کوکت در کلاه گاوچران در سراسر کشور با دوچرخه سواری مسافرت می کند ، از یک شهر به شهر دیگر سوار می شود ، زندگی تابستانی وی بسیار سرگرم کننده است و تا ده بار در روز می تواند گذاشته شود ، همه اینها بستگی به مسافت بین شهرکها دارد. قهرمان ما یک راننده معمولی است ، که یک گاوچران را با پوستر در دستانش برداشت که دارای کتیبه ای بر روی آن است ، مکیدن یک سوار است. و اولین سؤال او به این شکل به صدا درآمد ، و اینکه این درست سکس خارجی ماساژ است که روی مقوا نوشته شده است؟ دختر که شیرین لبخند زد و جواب داد ، خوب ، اگر صحیح نبود ، پس چرا باید این را بنویسم ، و شما می توانید برای تقلب ، لیولی بدست آورید. و شما کجا می خواهید من را سوار کنید یا پشت فرمان در حالی که سوار می شوید ، اما نه ، چه می شود و اگر تصادف باشد ، بهتر است آن را در اینجا بپیچید و به یک علفزار کنار جاده با تعداد کمی پارچه اشاره کردید ، برای این کار می توانید پنهان شوید. و یک مسافر دیگر را به سگ بدهید. با وارد شدن به بوته ها ، او بدون مکالمه یک shnyaga را بیرون آورد و آن را در دهانش گرفت ، دوباره با چمدان پرسید ، اما آیا من را خواهی داشت؟